شاهنامه فردوسی “شناسنامه ملی ایرانیان” است
- شناسه خبر: 29716
- تاریخ و زمان ارسال: 25 اردیبهشت 1403 ساعت 8:20
- نویسنده: سردبیر
گیلداد، تک تک ایرانیان، زبانِ بیان احساسات، شادی، غم و در نهایت سخن گفتنشان را مدیون بزرگمرد خطه توس هستند. شاعری گرانسنگ است که آوازه او مرزها را درنوردیده و شاهنامه او بر تارک ایران زمین و ادبیات حماسی جهان میدرخشد.
هر سال در چنین روزی نام فردوسی بیشتر بر زبانها جاری میشود و بی اختیار این شعر او که “عجم زنده کردم بدین پارسی” در ذهن و خاطره هر ایرانی نقش میبندد که به واقع این شاعر شهیر حقی بزرگ بر گردن تک تک فرزندان این مرز و بوم دارد.
شاعری که نقش و جایگاه رفیع او در زنده ماندن زبان فارسی بر کسی پوشیده نیست و از این منظر فارسیزبانان دنیا مدیون زحمات و رنج های این شاعر شهیر هستند.
مطابق آنچه مشهور است حکیم ابوالقاسم حسن بن علی توسی معروف به فردوسی حدود سال ۳۱۹ هجری خورشیدی در روستای “پاژ” در توس خراسان به دنیا آمد و در اواخر قرن چهارم حدود سال ۳۹۷ خورشیدی در سن ۷۸ سالگی چشم از جهان فروبست و در زادگاه خود به خاک سپرده شد.
“شاهنامه” پرآوازه ترین سروده فردوسی و بزرگترین رزمنامه جهان است که دربردارنده تاریخ ایران باستان است.
پس از شکست سلسله ساسانی از اعراب در اوایل قرن اول هجری، خط و زبان قوم پیروز بر ایران آن روزگار حاکم گشت و خط ایرانیان از پهلوی به عربی تغییر یافت، اما از آنجا که همواره در طول تاریخ، دست به دست شدن حکومتها در شهرها صورت گرفته و روستاها به دلیل دور بودن از مسائل و کشمکشهای سیاسی، نقش ویژهای در حفظ فرهنگ سرزمین ایران داشته اند این بار نیز روستاها نقش شایستهای در زنده نگه داشتن زبان فارسی ایفا کردند و این زبان با همین پشتوانه توانست دست کم به صورت گفتاری و در مقام محاوره پایدار بماند.
تاریخ آغاز کار فردوسی و سرودن شاهنامه، به طور دقیق معلوم نیست ولی با استفاده از شواهد متعددی که از شاهنامه مستفاد می شود و با انطباق آنها بر وقایع تاریخی، می توان آغاز نظم شاهنامه توسط حکیم توس را سال ۳۶۹ یا ۳۷۰ هجری دانست.
آرامگاه فردوسی در توس خراسان در نزدیکی مشهد قرار دارد و هر ساله میزبان شمار زیادی از گردشگران داخلی و خارجی و علاقه مندان به فرهنگ و تاریخ کهن ایران زمین است.
نظامی عروضی، که اولین فردی است که درباره زندگی فردوسی مطلب نوشته است، تولد فردوسی را در ده «باز» (پاز) نوشته که معرب کلمه «پاژ» است؛ اما منابع جدیدتر به روستاهای «شاداب» و «رزان» نیز اشاره کردهاند که محققان امروزی این ادعاها را قابل اعتنا نمیدانند.
آنچه که مشهور است این است که از آنجا که فردوسی به قول خودش هیچ پادشاهی را سزاوار هدیه کردن کتابش ندید (ندیدم کسی کش سزاوار بود)، مدتی آن را مخفی نگه داشت و در این مدت بخشهای دیگری نیز به شاهنامه افزود.
پس از حدود ۱۰ سال (در حدود سال ۳۸۲ هجری شمسی و در ۶۵ سالگی)، زمانی که فردوسی فقیر شده و فرزندش را نیز از دست داده بود، تصمیم گرفت که کتابش را به سلطان محمود غزنوی تقدیم کند از این رو تدوین جدیدی از شاهنامه را شروع کرد و اشاره هایی را که به حامیان و دوستان سابقش شده بود، با وصف و مدح سلطان محمود و اطرافیانش جایگزین کرد.
تدوین دوم در سال ۳۸۸ هجری شمسی پایان یافت که بین ۵۰ تا ۶۰ هزار بیت داشت و فردوسی آن را در ۶ یا هفت جلد برای سلطان محمود فرستاد اما به گفته خود فردوسی، سلطان محمود به شاهنامه نگاه هم نکرد و پاداشی را که مورد انتظار فردوسی بود، برایش نفرستاد.
فردوسی پس از این واقعه تا پایان عمر بخشهای دیگری نیز به شاهنامه اضافه کرد که بیشتر به اظهار ناامیدی و امید به بخشش بعضی از اطرافیان سلطان محمود از جمله «سالارشاه» اختصاص دارد.
شاهنامه، چه از حیث حفظ روایات کهن ملی و چه نگهبانی زبان فارسی دری، گرانبهاترین متن تاریخ زبان فارسی است.
به رغم اینکه شاهنامه در زمان خود نیز اثری گرانمایه بود اما مورد توجه محمود غزنوی قرار نگرفت و چنین شد که فردوسی از سلطان محمود گلایه کرد:
به سی سال بردم، به شهنامه رنج
که تا شاه بخشد مرا تاج و گنج
به جـز خـون دل هـیـچ چـیـزم نــداد
نـشـد حـاصـل من از او غیر باد
اگـر شــــاه را شـــــاه بـــودی پــدر
بـه سـر بـر نـهـادی مرا تاج زر
اگــــر مـــادر شــــــاه بـــانــو بـدی
مـرا سـیـم و زر تـا به زانو بدی
چـــو انـــدر تــبــارش بـزرگــی نبود
نیارسـت نـام بـزرگـان شـنـود
و به این ترتیب به غلامزاده و بی اصل و نسب بودن محمود غزنوی، بنیانگذار سلطه ترک ها بر ایران اشاره میکند.
این شاعر بلندآوازه در نهایت نیز در سختی و تنگدستی، که حاصل ۳۰ سال تلاش برای اعتلای ادب پارسی بود، درگذشت و به گفته جامی:
برفت شوکت محمود و در زمانه نماند
جز این فسانه که نشناخت قدر فردوسی
به گزارش گیلداد، شاهنامه فردوسی “شناسنامه ملی ایرانیان” است و هویت ایرانی را مطرح می کند بنابراین باید از این اثر هنری به عنوان مظهر هویت ایرانی نام برد و محافظت کرد. بر این اساس بزرگداشت این شاعر شهیر پارسیگو نیاز به تاریخ زادروز و سال تولد ندارد بلکه باید او و اثر سترگش را در هر زمان ممکن با هدف صیانت و معرفی هرچه بیشتر وی به نسلهای جدید پاس داشت.
انتهای پیام/*